زندگی خودم
در 30/2/1361 در خانواده ای متوسط در غرب تهران به دنیا آمدم :
مادرم انسیه صدفی زاده و پدرم محمد تقی جوادی
مادرم تهرانی و پدرم اهل خمین بود
من بچه کوچک خانواده بودم یک خواهز به نام فهیمه و یک برادر به نام فرهود دارم
دوران دبستان و دبیرستان در همان محله های غرب تهران گذراندم
بعد از پایان دوران دبیرستان دو سال پشت کنکور ماندم تا بالاخره در دانشگاه تنکابن قبول شدم در رشته زیست شناسی تحصیل کردم
با دو نفر هم خونه ای شدم ( شراره و ملاحت ) و در آن شهرستان در محله ای به نام شیرودی خانه ای گرفتیم
از سال اول داشنگاه یک روز چشمم به پسری افتاد که به نظرم خیلی برای من آشنا بود همیشه با دوستانش سر راهرو طبقه دوم دانشگاه وای می یستادند
بعد از چهار سال از تحصیلم که دیگه من سال آخر دانشگاه بودم یک روز که سه شنبه بود روز 19/9/84 اون پسر به من شماره داد ما با هم آشنا شدیم اسمش امید بود بچه رشت
بالاخره بعد از 2 سال دوستی که به نظر من خیلی سخت گذشت ما در روز 07/10/1386 با هم نامزد شدیم و 2 ماه بعد یعنی در روز 23/12/1386 به عقد هم در آمدیم .
و در روز 25/7/1387 در رشت عروسی گرفتیم