ر
راستی یادم رفت بهت بگم مامانی اون رو ز که رفتم سونوگرافی 20/12/88 بود و من فهمیدم خدا یک پسر خوب بهم داده راستی مامام عید رفته بودیم خونه مامان بابات خیلی منو اذیت کردی نمی تونستم نفس بکشم راستی مامان 7/1/88 برای اولیم بار با سر زدی توی شیکمم چقدر حس خوبی بهم دست داد .
مامانی من تو رو خیلی دوست دارم